دلنوشته ای بر ساحل مهتاب

ساخت وبلاگ
این عنوان رو برای شبی که وسایلم رو جمع کرده بودم فرداش قرار بود برم شرکت نوشتم.. خیلی گذشته از اون موقع و در عین حال چیز زیادی هم نگذشته! اصلا از خودم راضی نیستم .. درسته ، اتفاق مشهودی درحال افتادن دلنوشته ای بر ساحل مهتاب ...
ما را در سایت دلنوشته ای بر ساحل مهتاب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0moonlightshore0 بازدید : 91 تاريخ : جمعه 11 بهمن 1398 ساعت: 1:31

یادم نمیاد توی کدوم پستم بود که از میزان دیوانگی خودم شگفت زده بودم یاد اون شگفت زدگی افتادم.. واقعا دارم وا میدم دیگه... در مقیاس خیلی بزرگ و لانگ ترم منظورمه من کابوس خواب های خود ام من آن مچ زخم دلنوشته ای بر ساحل مهتاب ...
ما را در سایت دلنوشته ای بر ساحل مهتاب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0moonlightshore0 بازدید : 101 تاريخ : جمعه 11 بهمن 1398 ساعت: 1:31

اگه ازم میپرسیدین

که پستای وبم چطوره از نظر روح و حال و حواش

و خوب بودنش

احتمالا میگفتم به شکل یه سیگنال سینوسی بدون سطح DC با اعوجاج روی فاز و دامنه

اما بدون سطح DC

:|

یکم خوندم

دیدم

دیدم دیگه :/ همین

شمام میتونید ببینید

نه تنها بدون DC نیست

بلکه یه مجانب با شیب منفی داره :|

دلنوشته ای بر ساحل مهتاب ...
ما را در سایت دلنوشته ای بر ساحل مهتاب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0moonlightshore0 بازدید : 115 تاريخ : جمعه 11 بهمن 1398 ساعت: 1:31

چرا یک وجود باید چیزی رو خلق کنه و کاری کنه اون مخلوق، شبیه به خودش رو بتونه تولید کنه اونوقت اونا کم کم زیاد شن و مدام از همدیگه بپرسن "از زندگی چی میخوای؟" چرا باید بدونه از زندگی چی میخواد؟ چرا اص دلنوشته ای بر ساحل مهتاب ...
ما را در سایت دلنوشته ای بر ساحل مهتاب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0moonlightshore0 بازدید : 94 تاريخ : جمعه 11 بهمن 1398 ساعت: 1:31

امیر

نمیدونم چرا بت زنگ زدنم نمیاد

شاید چون زیادی معمولیه

نسبت به واقعیت

چند بار یادت افتادم به بهونه های مختلف

اینجا ثبتش میکنم! اینجا که برام ماندگار ترین نقطه دنیاست

دلم برات تن شده جنگجوی افسانه ای :))


امروز حالم بهتره...

مهم هم نیست که الکیه

شایدم نیس... برحال!


وسط همه ی تاریکی های دنیا

چنتا ستاره دارم

یه ماه

:)


دلنوشته ای بر ساحل مهتاب ...
ما را در سایت دلنوشته ای بر ساحل مهتاب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0moonlightshore0 بازدید : 112 تاريخ : جمعه 11 بهمن 1398 ساعت: 1:31

ما اولین نسل بشری هستیم

که فعالیت های اجتماعیش رو

توی تنهایی انجام میده

:|

دلنوشته ای بر ساحل مهتاب ...
ما را در سایت دلنوشته ای بر ساحل مهتاب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0moonlightshore0 بازدید : 130 تاريخ : جمعه 11 بهمن 1398 ساعت: 1:31

"بی حسم به طرز مزمنی هفته ها میان میرن و همینم مثلا یک ماه هر روز بیدار میشم یه سری کار میکنم میخوابم بدون اینکه ذره ای از چیزی لدت ببرمیا از چیزی ناحارت باشم یا دردی حس کنم و خیلی این مشکل برام جدی و دلنوشته ای بر ساحل مهتاب ...
ما را در سایت دلنوشته ای بر ساحل مهتاب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0moonlightshore0 بازدید : 99 تاريخ : جمعه 11 بهمن 1398 ساعت: 1:31

از الان دارم به بهار فکر میکنم و زمستونی که تموم شده بدون اینکه کامل ازش لذت ببرم از الان دارم به اومدن تابستون فکر میکنم و کلافگی هایی که باهاش میاد به همه ی روزایی که میان و قبلنا میگفتم آرامشم رو دلنوشته ای بر ساحل مهتاب ...
ما را در سایت دلنوشته ای بر ساحل مهتاب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0moonlightshore0 بازدید : 91 تاريخ : جمعه 11 بهمن 1398 ساعت: 1:31

O gothic moon thy shine encharmest me tonight Bereavest me of sleep, makest me wander under thy light Thou letst abloom my heart until the very last of thy ray Shine, bereaver of sleep, ere black clo دلنوشته ای بر ساحل مهتاب ...
ما را در سایت دلنوشته ای بر ساحل مهتاب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0moonlightshore0 بازدید : 91 تاريخ : جمعه 11 بهمن 1398 ساعت: 1:31

الان ده روزه که به شکل polyphasic میخوابم هر شب 4.5 ساعت فقط و واقعا یکی از بهترین هفته هارو داشتم واقعا امیدوارم بتونم نگهش دارم موضوع خیلی مهمی هست که نمیدونم چرا این قدر بهش کم توجه شده هزار تا مدر دلنوشته ای بر ساحل مهتاب ...
ما را در سایت دلنوشته ای بر ساحل مهتاب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0moonlightshore0 بازدید : 86 تاريخ : جمعه 11 بهمن 1398 ساعت: 1:31